فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

لطفا از تمام مطالب دیدن فرمایید.

دانستنی هایی در مورد شخصیت حضرت ابوالفضل العباس (ع)

 

1.   امیرالمومنین خطاب به فرزند گرامی خود عباس فرمود:

جلوتر بیا، عباس پیش روی پدر ایستاد و امام با دست خود شمشیری را بر قامت بلند او حایل نمود.سپس نگاهی طولانی به قامت او نمود و اشک در چشمانش حلقه زد و فرمود: گویا می بینم که دشمن پسرم را احاطه کرده و او با این شمشیر به راست و چپ دشمن حمله کرده تا اینکه دو دستش قطع می گردد.

2.   حضرت عباس (ع) 14 سال و 47 روز با پدر بزرگوارش امام علی (ع) زیست.

3.در سن 9 سالگی و 14 ماه و 17 روز امامت برادر بزرگوارش امام حسن (ع) را پذیرفت . 24 سال از حیات پر فروغ حضرت عباس می گذشت که امام حسین (ع) به امامت رسید و تا پایان عمر خود (34 سال) ولایت پذیری عاشق بود.

4.هنگام ازدواج سن حضرت 20 سال بود. با لُبابه دختر عبدالله بن عباس (که پسر عموی پیامبر بود) ازدواج کرد.

5.   ثمره این ازدواج: 2 فرزند به نامهای فضل الله و عبیدالله.

6.برادران تنی حضرت عباس: عبدالله(25 سال) ، جعفر(19 سال)، عثمان(21 سال) که همگی در کربلا به شهادت رسیدند.

7.   نام مبارک قمر بنی هاشم عباس (ع) بنا بر حروف ابجد 133 است.

 

8.   اینکه به او ابوالفضل می گفتند: به خاطر یکی از این دو علت :

الف:پسری به نام فضل داشت.

ب:چون سراسر زندگی درخشان آن حضرت پر از فضل و فضیلت بود مگر نه اینکه ابوالفضل یعنی پدر فضیلتها بارها و بارها تجربه نشان داده اگر کسی برای برآورده شدن حاجت و رفع گرفتاری خود، پس از نماز روز جمعه 133 بار بگوید: «یا کاشف الکرب عن وجه الحسین، اکشف لی کربی بحق اخیک الحسین»:ای عباسی که اندوه را از چهره حسین برطرف ساختی، اندوه مرا به حق برادرت حسین برطرف کن؛ انشا الله حاجت او برآورده می شود.

9.   فضایل حضرت عباس (ع) :

الف: ادب: روایت شده حضرت عباس بدون اجازه در کنار امام حسین (ع) نمی نشست، پس از کسب اجازه مانند عبدی خاضع دو زانو در برابر مولایش می نشست. هیچگاه به خود اجازه نداد امام حسین (ع) را برادر خطاب نماید مگر اینکه در لحظه شهادت که فرمود ای برادر مرا دریاب .

ب: یقین: درجه بالای ایمان ویژگی است که کمتر در غیر معصوم ایجاد می شود.اما حضرت از همان کودکی یقین به وجود آفریدگار یکتای جهان داشت.

ج: وفا: وفای او نسبت به اهل بیت (ع) به غایت زیاد و درخور تحسین است. باقر شریف قریشی نویسنده عرب معاصر در کتاب «حیاة الامام حسین(ع)» می نویسد: در تاریخ انسانیت در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادق تر و فراگیرتر و باوفاتر از برادری ابوالفضل(ع)  نسبت به برادر بزرگوارش امام حسین(ع) نمی توان یافت که به راستی همه ارزشهای انسانی و نمونه بزرگواری را در بر داشت.

د: دلاوری: دلاوری حضرت در حماسه کربلا و صفین.

10.دو گونه شجاعت در وجود شریف حضرت عباس (ع) .

الف: شجاعت هاشمی و علوی از جانب پدرش.

ب: شجاعت عادی: از جانب مادرش ام البنین(س): زیرا که در میان تیره مادرش ، جدی پیراسته چون عامرین مالک بن جعفر بن کلاب بود.

11.امتناع حضرت عباس (ع) از پذیرش امان نامه شمر:

شمر بن ذی الجوشن از قبیله ام البنین مادر حضرت عباس (ع) ماموریت یافت که به حضرت عباس و سه برادرش امان نامه دهد.

عصر روز تاسوعا به نزدیکی خیمه گاه امام حسین رفت و فریاد زد خواهر زادگانم کجایند؟ امام حسین (ع) که منظور شمر را متوجه بود به برادران خود به ویژه حضرت عباس (ع) فرمود: پاسخ شمر را بدهید.اگرچه فاسق است ولی با شما قرابت و رابطه خویشاوندی دارد.

حضرت عباس(ع) به همراه برادرانش(عبدالله-جعفر-عثمان) نزد شمر حضور یافته و از او پرسیدند چه می خواهی؟ شمر گفت: شما خواهرزادگان من هستید.برای شما امان نامه ای از عمر بن سعد آوردم.

 

حضرت عباس(ع) پاسخ داد: بریده باد دستان تو و لعنت خدا بر تو و امان نامه تو.ای دشمن خدا، مارا فرمان می دهی که از یاری برادر و مولایمان حسین دست برداریم و سر در طاعت ملعونان و ناپاکان درآوریم آیا ما را امان می دهی ولی برای فرزند رسول خدا(ص) امانی نیست.به هر حال سپاه عمر بن سعد در این ترفند نابخردانه ناکام ماند.

12.ضریح حضرت عباس(ع):

آبی که مرقد حضرت ابوالفضل(ع) را احاطه کرده است همان آبی که فرزندان پیامبر در ظهر عاشورا 14 قرن پیش در حسرتش جان دادند. این آب ،به طور معجزه
آسایی ، چشم های نابینا، و همچنین بیمار سرطانی را شفا داده و از 50 سال قبل تا کنون این آب در یک سطح ثابت باقی مانده و هرچه از آن استفاده می شود نه کم و نه زیاد می شود.

شیخ عباس 74 ساله که 36 سال خادم حضرت عباس(ع) بود درمورد جریان آب دور قبر علمدار کربلا گفت: قبلا دو چشمه ای در سراب مطهر وجود داشت که از 400 سال قبل که آب لوله کشی نبود این آب مرتب می جوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج می شد که مزه و طعم آن آب از یهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم می آمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده می کردند که در تابستان خنک و در زمستان گرم بود. اما یک فرد از خدا بی خبر آمد به بهانه اینکه یک ترکی در دیوار حرم پیدا شده گفت می خواهم آزمایش کنم این آب از کجا می آید و بعد آن دو چشمه را کور کرد و هرچه تلاش کردند نتوانستند آن را احیا کنند. اما دو ماه بعد از آن دوباره آب بالا آمد و به سرداب رسید.درادامه می گوید : اگر آب به مدت 10 روز در یک جا بماند گندیده می شود اما این آب با وجود اینکه درب ورودی آن بسته شده مانند گلاب می ماند و در اطراف قبر مطهر حضرت حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است. این آب به ارتفاع 1 متر بالاتر ازقبر قرار دارد اما هرگز وارد مرقد مطهر نشده.

هم اکنون در بخش درب صاحب الزمان مرقد مطهر حضرت عباس(ع) ، پنجره کوچکی قرار دارد که وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب می آید.

 

 

13.     کنیه های حضرت ابوالفضل عباس (ع)

 

در فرهنگ عربی به آن دسته از نام هایی که با پیشوند اَب (در مردان ) و اُمّ (در زنان) همراه باشد کنیه می گویند.

 

غزالی می نویسد: رسول خدا (ص) اصحاب خود را از روی احترام برای به دست آورد دلهایشان به کنیه صدا می زند و آنهایی که کنیه نداشتند کنیه ای برایشان انتخاب می فرمود و سپس آنها را بدان می خواند.

1)  ابوالفضل(ع) ، ابو فاضل، ابوالفضائیل : مشهورترین کنیه است:

الف: به دلیل داشتن فرزندی به نام فضل.

ب: بنیان گذاری فضیلت و خویشتن داری ،این کنیه با حقیقت وجودی حضرت هماهنگ است.

2)  ابوالقاسم: حضرت فرزند دیگری داشت به نام قاسم.

3)  ابوالقِریَة: در لغت عرب قریة به معنای «مشک آب» است.به جهت آبرسانی اش.

4)ابن البَدَویّه: به معنای فرزند بادیه نشین، قبیله مادری حضرت از جمله قبایل بیابان نشین بوده اند.

5)ابو الفَرَجه: در لغت عرب فرجه «گشایش» در سختی و برطرف شدن اندوه.دلیل این کنیه برطرف کردن اندوه و گشایش در سختی ها در نتیجه توسل به او.

 

 

14.    القاب تابناک حضرت عباس(ع)

 

به عناوینی که بر اثر بروز و ظهور ویژگیهایی در انسانها، به آنان نسبت داده شود و بیانگر ویژگی شان باشد لقب می گویند.

1)قمر بنی هاشم: بهره مندی بسیار عباس از جمال و جلال و سیمای سپید و زیبا و سیرت سبز و نورانی ، زمینه ساز این لقب است.

2)باب الحوائج: کریمی از دودمان کریمان که چون حاجتمندی سوی او رو کند خواسته هایش را بر آورده می سازد.

3)طیار: همچون عمویش جعفر طیار به جای دو دستی که از پیکرش جدا شده دو بال به او داده تا در بهشت بال در بال فرشتگان پرواز کند.

4)سقا: دلاوری عباس در صحنه های حیرت آور آبرسانی به تشنگان و در روزهایی که اهل کوفه آب را بر روی اهل بیت امام حسین(ع) بستند.

5)   باب الحسین(ع): شدت دلبستگی حضرت عباس(ع) به برادر بزرگتر خود.

6)عبد صالح: لقبی که حضرت صادق(ع) در زیارت عموی گرانقدرش بدان اشاره دارد.«السلام علیک ایها العبد الصالح»  سلام بر تو ای بنده صالح خدا.

7)سپه سالار(صاحب لواء): بزرگترین شخصیت نظامی است و عباس در روز عاشورا این لقب را از آن خود ساخت.

8)پرچمدار و علمدار(حامل اللواء): یادآور دلاوری و حفظ لشکر و علمداری عباس(ع) در برابر دشمن است.

9)اطلس: ظاهراً یکی از معانی اطلس شجاعت است و چون آن حضرت شجاع بوده و از کثرت شجاعت صفوف دشمن را می شکافته است به وی اطلس می گفتند.

10)        حامی الظعینه: در لغت عرب ظعینه از ریشه ظعن(کوچ کرد) گرفته شده است. به دلیل نقش حضرت در حمایت از بانوان حرم و اهل بیت نبوت.

11)کبش الکتیبه: لقبی است که به بالاترین راه فرماندهی سپاه به حسن تدبیر و دلاوری که از خود نشان می دهد.

12)المستجار: یعنی منجی و نجات دهنده است.

13)الشهید: شهادت که نشان نمایان ابوالفضل(ع) و در چهره او درخشندگی بسیار دارد و زمینه ساز این لقب است.

14)عمید: یاور دین خدا.

15)سفیر: نماینده محبت خدا.

16)صابر: شکیبا

17)محتسب: به حساب خدا گذارنده تلاشها.

18)موالی: جانباز و مدافع حق و ایثار کننده.

19)مستعجل: تلاشگری مهربان در برآوردن حاجات دیگران.

20)قهرمان علقمی: علقمی نام رودی بود که حضرت بر کناره آن به شهادت رسید.

21)فادی: فداکار

22)ضَیغَم: شیر

23)موثر: ایثارگر

24)ظهر الولایه: پشتیبان ولایت

25)ساعی: تلاشگر

26)واقی: پاسدار

27)صدیق: راست گفتار و درست کردار

28)بَطََل: گُرد

29)ناصر

30)مجاهد

 

 

 

دانستنی هایی در مورد کربلا

 

-        حرکت امام حسین(ع) از مکه به کربلا: در روز عرفه.

-        شهادت امام حسین (ع) در سن: 57 سالگی.

-        مدت حضور امام حسین (ع) و اصحابش در کربلا به مدت:  8 روز.

-        شهادت 9 نفر از فرزندان حضرت امام علی (ع) در کربلا.

-        شهادت 3 نفر از فزرندان حضرت امام حسین (ع) در کربلا.

-        بیمار دشت کربلا: امام سجاد (ع)

-        قافله سالار اسیران: حضرت زینب

-        شبیه پیامبر: حضرت علی اکبر

-        زمین کربلا: اولین زمینی که خداوند آن را قداست بخشید.

-        کوچکترین شهید کربلا: حضرت علی اصغر

-        بزرگترین شهید کربلا: حبیب بن مظاهر

-        شمر بن ذی الجوشن(لعنة الله علیه): در نهم محرم وارد کربلا شد.

-        ورود جابر بن عبدالله انصاری در کربلا: در روز اربعین.

-        آزاده شهید: حر

-        ورود امام حسین (ع) در کربلا: روز جمعه دوم محرم.

-        نخستین زائر امام حسین (ع): جابر بن عبدالله انصاری.

-        آخرین شهید کربلا: سوَید

 

چارلز دیکنز(نویسنده معروف انگلیسی):

  اگر منظور امام حسین (ع) جنگ در راه خواسته های دنیایی بود            من نمی فهمیدم چرا خواهران و زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم می نماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری خویش را انجام داد.


موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم ، قمر بنی هاشم.......سقای تشنه لبــ دشت کربلا.علمدار حسین ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 12 آبان 1393برچسب:, | 18:26 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |
وقتي به قبر مطهر حضرت در سرداب رسيديم، من دست خود را به داخل آبي بردم که بر روي قبر مطهر حضرت ايستاده بود و جرعه‌اي از اين آب نوشيدم، تا ارتفاع حدود 10 سانت بر روي قبر مطهر حضرت آب ايستاده بود و به تمام مقدسات قسم تا آن لحظه از عمرم آبي‌ گواراتر و زلال‌تر از اين آب نديده و ننوشيده‌ بودم.
 
بناي حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) از همان ابتدا بر روي اين سرداب و آب بنا شده و اين امر تأثيري بر روي استحکام حرم حضرت نداشته است؛ بسياري از کم‌و‌کيف اين امر روشن نيست که اين موضوع چيزي جز معجزه نمي‌تواند باشد.

عليرضا فداکار، معاون ستاد بازسازي عتبات عاليات در گفتگو با فارس با اشاره به سفر چند سال پيش خود به عتبات پس از سقوط صدام و زيارت سرداب حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) اظهار داشت: بنده در سال 82 و تقريبا 6 ماه پس از سقوط صدام به سرداب حرم حضرت مشرف شدم.


وي افزود: علت اينکه برخي از حرم‌هاي مطهر ائمه(ع) داراي سرداب هستند به اين خاطر است که به مرور زمان، زمين‌هاي اطراف حرم به خاطر ساخت و سازها، گذر زمان، وزش باد و شرايط جوي از سطح حرم بالاتر آمده است و به اين دليل سرداب ايجاد شده است به طور مثال در نجف اشرف علت اينکه حرم حضرت اميرالمؤمنين‌(ع) سرداب ندارد به اين خاطر است که حرم حضرت در بالاترين نقطه شهر واقع شده اما در کربلاي معلي، حرم حضرت سيدالشهدا و حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) در گودي واقع شده است.


فداکار خاطرنشان کرد: اما سرداب حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) حدودا 4 متر پايين‌تر از سطح حرم قرار دارد و ما به اتفاق شيخ مهدي کربلايي، امام جمعه حرم امام حسين‌(ع) به اين سرداب مطهر وارد شديم و در واقع تا پيش از اين تاريخ، سرداب حرم حضرت کاملا قفل بود و کسي اجازه ورود به آن را نداشت.


معاون ستاد بازسازي عتبات عاليات يادآور شد: در سرداب حرم حضرت اباالفضل(ع) چيزهايي ديدم که برايم آن روز را بعنوان شيرين‌ترين و زيباترين روز طول عمرم رقم زد.


فداکار در توضيح مشخصات سرداب حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) گفت: پس از آنکه از صحن حرم وارد رواق مي‌شويد در ادامه شما وارد محدوده گنبد‌خانه مي‌شويد که مي‌توان همين رواق‌ها را در قسمت سرداب نيز در نظر گرفت که با عرض 1.5 متر در 2 متر به صورت گنبدي پوشانده شده و قسمت پايين پاي حضرت مسيري دارد که وارد محوطه گنبد خانه در قسمت سرداب مي‌شود.


معاون ستاد بازسازي عتبات عاليات افزود: در داخل سرداب وقتي به قسمت زير گنبدخانه رسيديم، بخشي بود که تا ارتفاع کمر به داخل آب رفتيم؛ در واقع محوطه داخل سرداب حرم حضرت تا ارتفاع حدود يک متر و 10 سانت در آب قرار دارد و اين قسمت از سرداب به گونه‌اي ساخته شده که يک نفر بيشتر نمي‌‌تواند از آن عبور کند.


وي ادامه داد: پس از ورود به اين قسمت از سرداب، شيخ مهدي کربلايي در جلو حرکت مي‌کرد و من پشت سر او تا که به قبر مطهر حضرت اباالفضل‌العباس(ع) رسيديم.


فداکار تصريح کرد: وقتي به قبر مطهر حضرت در سرداب رسيديم، من دست خود را به داخل آبي بردم که بر روي قبر مطهر حضرت ايستاده بود و جرعه‌اي از اين آب نوشيدم، تا ارتفاع حدود 10 سانت بر روي قبر مطهر حضرت آب ايستاده بود و به تمام مقدسات قسم تا آن لحظه از عمرم آبي‌ گواراتر و زلال‌تر از اين آب نديده و ننوشيده‌ بودم.


وي گفت: در آن لحظاتي که در داخل سرداب حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) در حرکت بوديم کسي متوجه حال خود نبود و و با حرکتمان، آب موج برمي‌داشت؛ در آن لحظات اين احساس به من دست داد که اين آب در اطراف قبر به حضرت اباالفضل(ع) التماس مي‌کند و اگر روزي پرده‌ها کنار رود، حقايق بزرگي مشخص مي‌‌شود، بواسطه اين آب بود که حضرت اباالفضل‌العباس(ع) ساقي طفلان عطشان حرم در کربلا نااميد شد و تصور مي‌کنم که خداوند اينگونه مقدر کرده اين آب بايد براي ساليان سال همين‌طور دور قبر مطهر حضرت عباس‌(ع) دور بزند و در آن لحظه تنها چيزي که از ذهنمان مي‌گذشت اين بود که آب در حال التماس کردن به حضرت است.


فداکار با بيان اين نکته که در زماني که به داخل سرداب حرم حضرت اباالفضل(ع) رفته‌ بودم زمستان بود، گفت: البته ممکن است که در فصل تابستان يا زمستان مقداري از سطح آب داخل سرداب تغيير کند و زمانيکه در داخل سرداب حرکت مي‌کنيم آب به ارتعاش درمي‌آيد و اين تصور ايجاد مي‌شود که آب در حال حرکت است اما در واقع اين آب ساکن است و طبق قانون طبيعت اگر آب براي مدت کوتاهي در جايي راکد و ساکن باقي بماند، سبزه مي‌زند و طعم و بو مي‌گيرد و امکان استفاده از آن نيست اما آب سرداب حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) زلال‌ترين، شفاف‌ترين و گواراترين آب اين عالم است.


وي با بيان اين نکته که سرداب حرم حضرت اباالفضل‌العباس‌(ع) به حرم امام حسين(ع) راه ندارد و در گذشته حرم حضرت سيدالشهدا(ع) داراي سرداب بوده که به مرور زمان اين سرداب پر شده است، افزود: در حال حاضر مجددا سرداب حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) از قسمت گنبدخانه بسته شده و ديگر کسي حق ورود به اين سرداب را ندارد؛ در گذشته آب سرداب حرم حضرت اباالفضل(ع) براي تبرک در اختيار زائران قرار مي‌گرفت اما هم‌اکنون اين کار نيز متوقف شده است.


معاون اجرايي ستاد بازسازي عتبات عاليات خاطرنشان کرد: زماني اين مسئله مطرح شده بود که آب سرداب حرم حضرت اباالفضل(ع) را به خاطر احتمال زياني که مي‌تواند براي بناي حرم داشته باشد قطع و خشک کنند اما اين احتمال مطرح شد که اگر اين آب قطع شود لايه‌اي که خشک مي‌شود ترک برمي‌دارد و شايد همين عامل باعث شود که رواق‌هاي حرم نيز ترک بخورند و بناي ساختمان حرم حضرت با اين آب سازگار شده است و به اين دليل بود که چنين کاري انجام نشد.


وي با اشاره به قرار گرفتن بناي حرم حضرت‌اباالفضل‌العباس بر روي اين سرداب و آبي که هميشه در سرداب حضرت وجود دارد، خاطرنشان کرد: قطعا ساختمان و بنايي که بر روي آب بنا شده باشد پس از گذشت مدت زماني تخريب مي‌شود و از بين مي‌رود اما بناي حرم حضرت اباالفضل‌العباس(ع) از همان ابتدا بر روي اين سرداب و آب بنا شده و اين امر تأثيري بر روي استحکام حرم حضرت نداشته است؛ بسياري از کم‌و‌کيف اين امر روشن نيست که اين موضوع چيزي جز معجزه نمي‌تواند باشد.

موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم ، قمر بنی هاشم.......سقای تشنه لبــ دشت کربلا.علمدار حسین ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 12 آبان 1393برچسب:, | 18:23 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

زندگینامه حضرت ابوالفضل

 

عباس،فرزند علی و امّ البنین، در روز چهارم شعبان سال 26 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.مادرش فاطمه، دختر حزام بن خالد بود که نیاکانش همه از دلیر مردان عرب بوده و در شجاعت و دلیری در دنیای عرب مشهور بوده اند.

 

امام علی( ع ) ده سال پس از وفات حضرت فاطمه ، با امّ البنین ازدواج کرد. خواستگاری این ازدواج را برادرش عقیل انجام داد .

 

می گویند هنگام ورود امّ البنین به خانه علی (ع) امام حسن و حسین بیمار بودند و او از آنان پرستاری کرد تا خوب شدند.امّ البنین اجازه نمی داد که اورا فاطمه صدا کنندزیرا می ترسید یاد غم های فاطمه برای علی و فرزندانش زنده شود و باعث ناراحتی آنان شود .

 

ثمره ازدواج علی(ع) با فاطمه بنت حزام،چهار پسر به نام های عباس،عون ، جعفر و عثمان بود که بزرگترین آن ها عبّاس بود.فاطمه را به علت داشتن این چهارپسر،امّ البنین(مادر پسران) نامیده اند.امّ البنین آن چنان به امیرالمؤمنین وفادار بودکه پس از شهادت آن حضرت ، شوهر دیگری اختیارنکردبا آن که بیش از بیست سال پس از آن حضرت زنده بود .

 

وقتی عباس به دنیا آمد،امام علی(ع) در گوش او اذان و اقامه خواند،نام خدا و رسول را به گوش او خواند و نام او را عباس نهاد . امام گاه گاهی قنداق عباس را در آغوش می گرفت، بازوانش را می بوسید و گریه می کرد .روزی امّ البنین علّت این گریه را پرسید ؛ امام در جواب فرمود : این دست ها در راه کمک به حسین قطع خواهند شد .

 

عباس در خانه علی و در دامان مادری با ایمان و وفادار و در کنار حسن و حسین (ع) رشد کرد واز این خاندان پاک درس های بزرگ انسانیت، شهادت و صداقت آموخت .

 

روزی حضرت علی (ع) ، عباس خرد سال را در کنار خود نشاند و به او گفت : بگو یک . عباس گفت : یک . امام فرمود : بگو دو . عباس از گفتن خودداری کرد. وقتی امام علت را جویا شدجواب داد : شرم می کنم با زبانی که خدا را به یگانگی خوانده ام ، دو بگویم .

 

عباس نه تنها در قامت رشید بود،بلکه در خِرَد برتر و در جلوه های انسانی هم رشید بود.او به یقین می دانست که برای چه روز عظیمی ذخیره شده و می دانست که برای عاشورا به دنیا آمده است .

 

عباس در سنین دوازده تا چهارده سالگی،زمانی که علی ( ع ) با دشمنان درگیر بود،در برخی از جنگ ها شرکت داشته و با آن که زیاداجازه جهاد به اوداده نمی شد،ولی درهمان نوجوانی حریف قهرمانان نامی عرب بوده است:

 

در یکی از روزهای جنگ صفّین،نوجوانی نقابدار از سپاه علی (ع) به میدان آمد.ترس و دلهره  سپاه معاویه رادربرگرفت.هر کس ازدیگری می پرسید این نوجوان کیست که این طورشجاعانه  پابه میدان جنگ نهاده است ؟ از سپاه معاویه کسی جرأت نکرد پا به میدان بگذارد.معاویه به سردار نامی خود،ابن شعثاء،دستور داد تا به جنگ این نوجوان برود؛ ابن شعثاء در جواب گفت: مرا حریف ده هزار نفردرجنگ می دانند،چگونه مرا به جنگ با کودکی می فرستی؟بهتر است یکی ازپسرانم رابرای کشتن او بفرستیم.معاویه قبول کردو ابن شعثاء فرزند بزرگ خود را برای جنگ بااین نوجوان به میدان فرستاد.امّا او دریک چشم به هم زدن به دست این نوجوان کشته شد.ابن شعثاء فرزنددوم خودرا فرستاد،او نیز کشته شدو به این ترتیب هرهفت پسراو کشته   شدندوخود اوبا عصبانیّت پا به میدان گذاشت وبه آن نوجوان دلاور گفت:تو پسران مرا کشتی ، به خدا قسم پدر و مادرت را به عزایت خواهم نشاند.ولی خوداونیزدرمدّت کوتاهی به پسرانش پیوست.همه با تعجّب به این نوجوان شجاع نگاه می کردند. امام(ع) اورا پیش خودخواندونقاب او را برداشت وپیشانی اورا بوسید.همه با تعجّب دیدند که او عباس پسر امیرالمؤمنین است.

 

همچنین درجنگ صفین،زمانی که سپاه معاویه راه آب رابه روی امیرالمؤمنین و سپاهش بسته بودند؛امام (ع) جمعی رابه فرماندهی امام حسین (ع) جهت باز کردن راه فرستادکه عباس هم در آن جمع حاضر بوده و در رکاب برادرش جنگیده است .

 

عباس چهارده ساله بودکه پدرش درواقعه محراب خونین کوفه دررمضان سال چهلم هجری به  شهادت رسید.او با چشمانی اشکبار و خاطری اندوهگین،شاهد دفن شبانه و پنهانی پدرش بوده است.او هرگز توصیه ای راکه پدرش در شب 21 ماه رمضان در آستانه شهادتش به عباس کرد ، از یاد نبرد . آری امام از او خواست که در عاشورا و در کربلا برادرش حسین را تنها نگذارد.

 
پس از شهادت امام علی (ع) عباس سال های تلخ امامت برادرش حسن (ع) را هم تجربه کرد.

 

سالهایی که حیله گری های معاویه و ستم های امویان اوج گرفته بود و بسیاری از یاران وفادار امام علی و امام حسن (ع)،از جمله حجر بن عدی و عمرو بن حمق به شهادت رسیدند.دورانی که وعّاظ در منبر ها معاویه را مدح و به علی (ع) ناسزا می گفتند .

 

وقتی امام حسن(ع) مسموم و شهید شد . عباس24 سال داشت.شهادت امام حسن بار دیگر بنی هاشم راسوگوار کرد عباس نیز به همراه خاندان پیامبر در غم واندوه ازدست دادن برادرش متأثّر و اندوهگین شد . عباس چند سال بعد از شهادت پدرش ، در سن هیجده سالگی با لُبابه دختر عبداللّه بن عبّاس ازدواج کرد . عبداللّه راوی حدیث و از شاگردان لایق و برجسته علی (ع) بود و لبابه در محیطی عرفانی و مذهبی تولدو رشد یافته بود.حاصل ازدواج عباس بالبابه دو فرزند به نامهای عبیداللّه و فضل بود.میگویند بعد از تولد فضل به عباس لقب ابوالفضل (پدر فضل ) دادند. امّا برخی دیگر عقیده دارند عباس به خاطر فضل بی پایانش به این لقب خوانده می شود .

 

عباس درهمه دوران زندگی اش،همراه برادرش امام حسین(ع) بود.او جوانی خودرا صرف خدمت به امام حسین (ع) کرد.او درمیان جوانان بنی هاشم شکوه و احترام خاصّی داشت و آنان مانند پروانه هایی برگرد شمع عباس حلقه ای از عشق و وفا به وجود آورده بودند.آنان حدودسی نفر بودند و در رکاب امام حسن و حسین (ع) همواره آماده شهادت و حماسه بودند .

 

پس از مرگ معاویه،هنگامی که حاکم مدینه امام حسین رابه دارالإماره دعوت کردتاپیام یزید را به او تسلیم نماید،عباس به همراه این سی نفردر بیرون ازدارالإماره حاضر بودندو ترس ازحضور آنان باعث شد که در آن روز هیچ خطری امام را تهدید نکند.

 

عباس سرپرستی قافله امام حسین را در کوچ به کربلا بر عهده داشت .او در کربلا حماسه ای آفرید که تاریخ نظیر آن را در برگ های خود ندارد . او با پس زدن امان نامه امویان بزرگترین درس وفاداری به معشوق را در جامعه انسانی به یادگار گذاشت .

 

در روز عاشورا و در صحرای سوزان کربلا ، عباس با دیدن لبهای خشکیده و چشمان اشکبار  فرزندان امام (ع) ، بی اختیار مشک آب را بر دوش گرفت و رفت تا بزرگترین امتحان زندگی اش را پس دهد . اورفت و با شجاعت صف دشمن را شکست،خود را به آب فرات رساند، مشک را پر کرد و با لبهایی تشنه به آب ضلال فرات نظاره کرد،جرأت نکرد جرعه ای بنوشد.چون حسین و فرزندانش تشنه بودند و شایسته نبود او قبل از آن ها خود را سیراب کند .

 

دشمن خوب می دانست که تا بازوان عباس بر تن اوست،توان برابری با او را ندارند.به همین علّت بازوان عباس هدف قرار گرفت.عباس برای حفظ آب دو دست خود را از دست دادوبا ضربه های دشمنان از اسب به پایین افتاد .امام حسین(ع)خود را به بالین عباس رساندواو در آغوش برادر به دیدار محبوب شتافت و امام را با کوله باری ازغم و اندوه درکربلا تنها گذاشت.عباس در موقع شهادت 35 سال داشت .

 

امام سجّاد (ع) درباره عمویش عبّاس چنین می فرماید:خداوند،عمویم عباس را رحمت کند که درراه برادرش ایثارو فداکاری کرد و ازجان خود گذشت.چنان فداکاری کردکه دو دستش قطع شد.

 

خداوند نیز به او همانندجعفر بن ابی طالب،درمقابل آن دو دست قطع شده،دو بال عطا کردکه با آن ها در بهشت با فرشتگان پرواز کند.عباس نزد خدا، مقام و منزلتی داردبس بزرگ،که همه شهیدان در قیامت به مقام والای او غبطه می خورند و رشک می برند .


موضوعات مرتبط: ویژه نامه محرم ، قمر بنی هاشم.......سقای تشنه لبــ دشت کربلا.علمدار حسین ، ،
برچسب‌ها:

تاريخ : دو شنبه 12 آبان 1393برچسب:, | 18:22 | نویسنده : یک دل سیر شوق ثامن الحججی |

صفحه قبل 1 صفحه بعد

لطفا از دیگر مطالب نیز دیدن فرمایید
.: Weblog Themes By SlideTheme :.